با ناکامی انقلاب مشروطه پهلویها باخاستگاه شمال کشور سوادکوه ۵۳ سال سکانداران مقدرات ملت ایران گردیدند.
با برچیده شدن پادشاهی پهلوی و بواسطه انقلاب و دگرگونی سال ۱۳۵۷ کشور دچار تغییرات کلی گردید سطح نگرش و ارزشها در تمامی ابعاد دستخوش انقلاب گردید و حکومتگران گذشته جای خود را به نو اندیشان تازه نفس داده و اساس قانون و ارتباطات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی پیرامون انقلاب با تفکرات جدید اداره گردید و تا کنون که بیش از چهل سال از این انقلاب سپری گردیده است ، در این دوره نیز کانون قدرت در ایران علاوه بر خاستگاه های قبلی به مناطق مرکزی مثل اصفهان و یزد رفت.
نکته قابل تامل این است بیش از دویست سال و قبل از آن یعنی دوران کریمخان زند فرصت کشورداری هیچگاه به خطه جنوب کشور داده نگردید و همیشه مردان سیاسی و لشکریان جنوب چه در دوران نادرشاه و انقلاب مشروطه ، پهلویها و بعد از آن انقلاب اسلامی ، تمام و کمال در خدمت و راستای سیاستهای کلی این حکومتگران و نظام بوده و هستند و این تجمع قدرت در مناطق شمال و مرکز موجب فقر و عدم توسعه یافتگی مناطق پیرامون و جنوب شده است.اما انتظاری که از بزرگان این انقلاب میرود با دیگر حکمرانان گذشته متفاوت و قابل دسترس تر بوده و باید با درایت ، فرصت به دیگر استانهای جنوبی و سرزمین های دور مانده از قدرت واگذار گردد.
مردم جنوب فقیر تر و از سیاست وحلقه قدرت دور ماندن ترند، گاهی برای حکومت بهتر است قدرت را در میان چهارگوشه کشور بگرداند تا توازن قومی در کشور برقرار شود و عده ای نومید و دلبریده نشوند.
جنوبی ها در مشروطه حضور موثر داشتند ، جلوی نیروی دریایی انگلیس را گرفتند، برای ملی شدن نفت جنگیدند ، در جنگ هشت ساله خانه هایشان ویران شد ، شهید دادند، پا به پای انقلاب آمدند اما همیشه بی بهره بودند ، حاج محسن فرزند خطه جنوب است از بدو انقلاب کاملا دوش به دوش رهبران انقلاب در دفاع از آرمانهای انقلاب صداقت و وفاداری خویش را نشان داده است.
هرم بالا و اتاق فکر نظام باید عدالت محورانه روئسای دولت و وزرای آنها را بر اساس معیارهایی بصورت چرخشی چینش و مهندسی کند که به هیچ نقطه و استانی اجحاف روا نگردد آیا اگر فقط یکبار رئیس جمهور ایران مردی بلوچی میبود روزگار این ملت که از خانواده وفادار و محترم ایرانند اینگونه بود؟
سهم مردم و سرزمین خوزستان از انقلاب چه بود آیا ملت خوزستان با دارا بودن بزرگترین منابع نفت و گاز بایستی در فقر زندگی کنند آیا درست است ملت خوزستان با داشتن برگترین رودخانه های ایران تشنه باشند؟
ارمغان و دستاورد انقلاب اسلامی برای ملت خوزستان بعد از وقوع انقلاب جز فقر و بیکاری جنگ زدگی ریزگرد شهدای چندین برابری از دیگر استانهای دیگر چه بود؟
آیا مردم جنوب و خوزستان بعد از گذشت قرنها و اکنون سپری شدن ۴۰ سال از این انقلاب سزاور و استحقاق این نبوده تا مردی وفادار به این انقلاب و کشور را در راس یک دوره ریاست جمهور گماشت تا عدالت و مساوات اسلامی بر این سرزمینها نیز جاری گردد.
ما مردم خطه جنوب کشور از رهبر معظم و مشاوران آن حضرت که در عدالت و برابری ایشان هیچگونه شکی و تردید بر آن را نداریم انتظار داشته تا با نگاهی ویژه و با ارفاق برادر وفادار به نظام حاج محسن رضایی را کمک و مساعدت کنند و از تمرکز و انباشت قدرت در قسمت مرکز و شمال ایران بپرهیزند و این تکرار بی پایان را پایان دهند و زمان و فرصتی را به ملت و سرزمین جنوب واگذار کنند. تا بتوان طعم انقلاب اسلامی را نیز کمی این ملتها و سرزمینها بچشند